سلامت
“تو عاشقانه از من استقبال کردی و جانم را نجات دادی”

“تو عاشقانه از من استقبال کردی و جانم را نجات دادی”

او به پرستاران می‌گوید: «من از ترس اینکه زندگی‌ام به نخی آویزان باشد، بعد از اینکه متوجه شدم بدنم ابدی نیست، سرگردان نزد شما آمدم، اما شما مرا با عشق به خانه بردید. و سپس احساس عمیقی از قدردانی نسبت به شما در قلبم ایجاد شد.» آهنگساز در ادامه حکایتی را از بستری شدنش در بیمارستان به یاد می آورد: «هر بار که کسی وارد می شد تا برای من دارو یا مسکن بیاورد، از خودم سوالی می پرسیدم: آیا متوجه می شوی. زندگی من را نجات می دهید؟ و پاسخ متواضعانه بود: «من فقط یک بخش کوچک را انجام می‌دهم.» برای نوازنده، «زندگی شما نه تنها توسط کسانی که داروها را آورده‌اند، بلکه توسط کسانی که زمین را تمیز می‌کنند، تختخواب‌ها را مرتب می‌کنند یا حتی از آنها نجات داده‌اند. کسانی که از شما پرسیدند برای ناهار یا شام چه می‌خواهید.» در بیمارستان، «هر چیزی که معتبر نیست خراب می‌شود، دیگر معنایی ندارد.» امروز تعطیلات شماست (روز جهانی پرستار 12 آوریل است). ویرایش) من می خواهم تاملی بکنم. من طرفدار علم هستم، اما می دانم که یک کلمه امیدوار کننده یا یک لبخند به اندازه یک دارو قدرتمند است.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *